بسم الله الرحمن الرحیم
شمّه ای از زمزمه ی عبد با معبود
ای خدای بی نهایت زیبایم. گوش کن
به تزرع یا ندای بی نوایم گوش کن
گرخطا گفتم خدا جان لالم مکن
زیرو زبر یا پشت بر اقبالم مکن
ای خدایم خالیم اما پر از لاف وگزاف
آدمم .گندم خودسری من را کشاند به خلاف
یاریم کن یا رحیما نمیابم راه خویش
می کشاند دل مرا در پی دلخواه خویش
کریما ای رحیم استوارو پایدارم
که جان بخشیده ای و ایمان در اختیار
ور ببخشایی کمالی ور من این بی کمال را. باکمالی
ور به گیری کمال این بی کمال را نیز با کمالی
ز لطف و احسانت نگردد چیزکی کم بی شماری
وگر بکاهی از این دهانی گناه بی حدو حصاری
ابوذر دهانی بهار (95)
2. تقوا: « مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ
مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ » (طلاق / 2و3) هر کس تقوای الهی پیشه کند،
خداوند راه نجاتی برای او فراهم میکند و او از جایی که گمان ندارد، روزی
میدهد.
3. شکر نعمت، کفر نعمت: « لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ
کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِی لَشَدِیدٌ » (ابراهیم / 7) اگر شکرگزاری کنید،
(نعمت خود را)بر شما خواهم افزود، و اگر ناسپاسی کنید، مجازاتم شدید است.
4. صبر: « وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ» (انفال / 46) وصبر و استقامت کنید که خداوند با استقامت کنندگان است
مناجات نامه
به نام الله ی ک از درد طلب او این کمینه مسکین ک شیفته لقای اوست ب خود می پیچد و جان تشنه اش در عطش شور واشتیاق او می سوزد وروح شیفته و دل باخته اش در لهیب فراق او ب جان می گدازد .کبریایی ک مانند کوه مرهمی درد عشق را درمان می کند و هنگامیکه بر فرش افتاده ایم مارا از خاک بر میکشد وبالا می بردراه را برایمان میگشاید ونگاهم را تا بیکران ابدیت بدرقه راه میشود و ب تعالی درجات می رساند ..کریما کبریایا ، ب من زبانی ده ک زبان دلم را ب خداجویی خودت بگشاید ودولت دلم را ب درگاه بیکرانیت تو متصل گردداند.خداوندا افتاب پادشاهیت را بر سر این کمینه بی کس و نادار برافشان وذره وجودم را در برابر طاعت و بندگی مخلص خودت کامیاب و ثابت قدم نگهدار خداوندا ب این گدای بی کس جرعه ای از شرابی ده ک ک بوسیله ان مست درگاه تو شود ب قرب وجودی در محضر تو حاصل کند وبوسیله این جرعه ب درگاه ابدیت تو راه پیدا ومتصل ب درگاه بی منتت شود .نورا کبریایا این بنده حقر خانه استحوان ووجودش را بر تو عرضه میدارد و ب حریم کبریایی تو دست نیاز پیشه می دارد ک ب این حقیر القای عاشقی ورسم بنده پروری بیاموزو او را از این زندان شرمسار نجات ده تادر عطش تو جان گدازد و درپایان پروردگارا این بنده ب ساحت اقدس و میمون تو عذر تقصیر بر تو عرضه میداردو
(ابوذر دهانی دانشجوی علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان سبزوار.از شهرستان سیب وسوران روستای کنت)