مناجات نامه
به نام الله ی ک از درد طلب او این کمینه مسکین ک شیفته لقای اوست ب خود می پیچد و جان تشنه اش در عطش شور واشتیاق او می سوزد وروح شیفته و دل باخته اش در لهیب فراق او ب جان می گدازد .کبریایی ک مانند کوه مرهمی درد عشق را درمان می کند و هنگامیکه بر فرش افتاده ایم مارا از خاک بر میکشد وبالا می بردراه را برایمان میگشاید ونگاهم را تا بیکران ابدیت بدرقه راه میشود و ب تعالی درجات می رساند ..کریما کبریایا ، ب من زبانی ده ک زبان دلم را ب خداجویی خودت بگشاید ودولت دلم را ب درگاه بیکرانیت تو متصل گردداند.خداوندا افتاب پادشاهیت را بر سر این کمینه بی کس و نادار برافشان وذره وجودم را در برابر طاعت و بندگی مخلص خودت کامیاب و ثابت قدم نگهدار خداوندا ب این گدای بی کس جرعه ای از شرابی ده ک ک بوسیله ان مست درگاه تو شود ب قرب وجودی در محضر تو حاصل کند وبوسیله این جرعه ب درگاه ابدیت تو راه پیدا ومتصل ب درگاه بی منتت شود .نورا کبریایا این بنده حقر خانه استحوان ووجودش را بر تو عرضه میدارد و ب حریم کبریایی تو دست نیاز پیشه می دارد ک ب این حقیر القای عاشقی ورسم بنده پروری بیاموزو او را از این زندان شرمسار نجات ده تادر عطش تو جان گدازد و درپایان پروردگارا این بنده ب ساحت اقدس و میمون تو عذر تقصیر بر تو عرضه میداردو
(ابوذر دهانی دانشجوی علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان سبزوار.از شهرستان سیب وسوران روستای کنت)